الدین

"الدین" در ابتدا یک وبلاگ گروهی بود. بعد از فیلتر شدن، یکی از نویسندگانش آن را با آدرس جدید در بلاگفا ادامه داد. این وبلاگ مجددا در فروردین 95 گروهی شد و به "بیان" مهاجرت کرد. بخشی از مطالب وبلاگ قبلی نیز به اینجا منتقل شد.
وجه تسمیه "الدین" این است که انتهای نام مستعار تمام نویسندگان "الدین" دارد. لذا نه این وبلاگ تنها به مقوله دین خواهد پرداخت و نه خدای نکرده نویسندگان ادعا میکنند نورانیت و شرافتی برای دین به ارمغان آورده اند

آدرس کانال تلگرامی:
https://telegram.me/aldin_blog_ir

۶ مطلب در آبان ۱۳۹۵ ثبت شده است

علم منطق یک مثال معروف برای مغالطه دارد که میگوید:

صغری: درب باز است

کبری: باز پرنده است

نتیجه: درب پرنده است

این سالها که پیاده روی اربعین در شهرهای ایران رایج شده، یاد این مغالطه می افتم.

 

در منابع روایی شیعه روایاتی وجود دارد که در کنار حدود پانزده روز زیارتی مخصوص،  یکی از ایام  زیارتی حضرت سید الشهدا را روز اربعین دانسته است (ر.ک  وسائل الشیعه، ج14، تتمه کتاب الحج، ص 478). از سوی دیگر روایاتی نیز وجود دارد که نشان دهنده ثواب عظیم زیارت سید الشهدا با پای پیاده است (ر.ک کامل الزایارات، ص 132). اما برخلاف تصور عمومی، به طور خاص درباره زیارت اربعین با پای پیاده هیچ روایتی وارد نگردیده است. به عبارت دیگر در روایات ما فرقی میان زیارت پیاده در روز اربعین با روزهای خاص زیارتی یا حتی روزهای معمولی وجود ندارد.

اما آیین پیاده روی به قدری پررنگ شده  که به خودی خود موضوعیت پیدا کرده و رسانه های رسمی کشور به جای عبارت "زیارت اربعین" از عباراتی مثل "راه پیمایی اربعین" یا " پیاده روی اربعین" استفاده می کنند.  در شهرهای مختلف ایران نیز در روز اربعین پیاده روی یا راهپیمایی صورت میگیرد. مانند پیاده روی از میدان امام حسین (ع) تا حرم حضرت عبدالعظیم در تهران و پیاده روی از حرم حضرت معصومه (ع) تا مسجد جمکران در قم. در حالی که اساسا پیاده روی در روز اربعین هیچ مبنایی ندارد.

 

حکومت ایران دائما برای برگزاری مراسم اربعین تلاش و تبلیغ می کند و سعی درهرچه باشکوه تر کردن آن می کند. اما اگر کسی پلان و نقشه عزاداری شیعه را بداند، می داند که اربعین در روایات و ادبیات دینی ما اینقدر پررنگ نیست. در جغرافیایی که ائمه برای ما ترسیم کرده اند، اربعین نباید جای عاشورا را بگیرد اما این روزها چنان برای اربعین تبلیغ می شود که گویی عاشورا نیز در سایه اربعین معنا پیدا می کند. کسی منکر فضیلت اربعین نیست، اما نگاه کاریکاتوری به شعائر داشتن خود یک آفت است. اگر باب دخل و تصرف در نقشه ای که ائمه برای ما ترسیم کرده اند باز شود، به نتایج خوبی نخواهیم رسید.

 

حواسمان باشد که افراط در عزاداری، نتیجه ای جز تفریط ندارد. دهه سازی های متعدد، خلق مراسمات جدید و افراط در مراسمهای اصیل و اصلی، در نهایت به سود دینداری تمام نمی شود. حواسمان باشد که تمام این قالبها و آیینها باید در خدمت هدف باشد. هدفی که شهادت سیدالشهدا برای ما مشخص کرده است. مراقب باشیم در پیچ و خم این آیینهای رنگارنگ، مقصود را گم نکنیم.

 

۷ نظر ۳۰ آبان ۹۵ ، ۱۴:۴۲
شرف‌الدین

یکی دو هفته پیش رفته بودم یک مجلس روضه که برای یکی از آشناها بود.

آخر مراسم که همه رفته بودند، چند نفری نشستیم شام خوردیم و کمی گپ زدیم. ازجمله افرادی که نشسته بود، پسر جوانی بود با حدود 30 سال سن که زیارت عاشورای اول مجلس رو خونده بود و کمی هم روضه.

این بنده خدا یه کم از خاطرات کودکیش تعریف کرد که خیلی شیطون بوده و اصلا درس نمیخونده و مادر بیچاره اش با جارو دنبالش میکرده از بس اذیت میکرده. بعد رسید به دوران دانشگاه که اونجا هم اصلا درس نمیخونده و همه اش سرش به حاشیه گرم بوده.

منتها قسمت جالب صحبتهاش اونجایی بود که میگفت مدتی مسئول ستاد امر به معروف و نهی از منکر یکی از شهرستانها بوده. میگفت روزی چندجا دعوا میکردیم. به عنوان مثال خبر میرسید که توی یک رستوران تعدادی دختر و پسر دانشجو جمع شدند و دارند میزنند و میرقصند. میرفتم اونجا و میزدمشون. یه بار یک پسری پنج تا دختر را بی ناموس کرده بود و فهمیدم دادستان نمیخواد بگیردش. منم برای اینکه دیگه از این غلطها نکنه، نیم ساعت زدمش. توی یک خونه پارتی بود و رفتیم اونجا و زدمشون.

اینها رو که داشت تعریف میکرد، یکی برگشت گفت آخه چرا؟! به چه مجوزی؟!

 میگفت من هرکاری کردم برای اسلام کردم. پشیمون هم نیستم. اگر جایی هم در حق کسی ظلم کردم، همین روضه هایی که من میخونم و شماها گریه میکیند، باعث میشه بخشیده بشه. یک بار به حضرت زهرا گفتم اگر کاری که میکنم غلط هست، من دیگه نتونم روضه بخونم. ولی باز هم تونستم!

 

 

-------------------------

حالا من به شخص این بنده خدا کاری ندارم.ولی دین یکی از بزرگترین ضربه ها رو از همین تفکر و روحیه خورده

 

 

 

۱۱ نظر ۲۶ آبان ۹۵ ، ۲۳:۲۴
شرف‌الدین

"آمریکا را دوباره بزرگ کن" شاید ترجمه خوبی از شعار کمپین انتخاباتی ترامپ نباشد اما مهمترین دلیل انتخاب شدن این بساز بفروش نیویورکی همین بوده است. اینکه چرا علی رغم بی برنامه بودن، رسوایی هایی اخلاقی متعدد و انواع اظهار نظر های زن ستیز، ضد مهاجرین، نژادپرستانه و ضد مسلمان ها توانست در انتخابات پیروز شود و جهان را وارد یک شک بزرگ و دوران بلاتکلیفی کند ریشه در این دارد که مردم آمریکا نمی خواهد واقعیت های جهان امروز را بپذیرند. 


واقعیت این است که جهان تغییر کرده است و در این دنیای جدید آمریکا دیگر نمی تواند بدون همکاری سایر کشورها سیاست های خود را به تنهایی اعمال کند. تجربه دخالت های نظامی آمریکا در عراق و افغانستان نشان داد، دخالت های آمریکا فقط اوضاع را بدتر میکند و هزینه های آن برای اقتصاد آمریکا که رقیبی جدی مانند چین پیدا کرده است کمر شکن است. آمریکا نیازمند تشکیل ائتلاف و جلب نظر و همکاری دیگران است.


خط مشی سیاست خارجی اوباما مبتنی بر همین واقعیت بود و اگر از بلاتکلیفی در سوریه صرف نظر کنیم، کاملا موفق بوده است. یعنی با کمترین هزینه برای ملت آمریکا دست آوردهای بسیار خوبی داشته است. اما برای مردم آمریکا این واقعیت قابل پذیرش نیست. مردم آمریکا همچنان در نوستالوژی دوران روزولت، ریگان، بوش پدر و روسای جهور قدرتمند آمریکا که دست به لشکر کشی های بزرگ زدند و قدرت آمریکا را به رخ کشیدند زندگی می کنند.  کسی که به خوبی این نوستالوژی را نمایندگی کرد ترامپ بود و باور کنید اگر رسوایی های اخلاقی و اظهارات عجیب و غریبش نبود، رای بیشتری میتوانست جمع کند.


اما مردم آمریکا اشتباه کردند و اتفاقا به کسی رای دادند که سیاست هایش موجب ترک تازی رقبای آمریکا می شود.



پ.ن: خنده دار ترین تحلیلی که این روز ها شنیده ام این است که انتخاب ترامپ نشان دهنده خیزش مردم آمریکا علیه سیستم و نتیجه جنبش وال استریت است. 



۳ نظر ۲۱ آبان ۹۵ ، ۰۸:۰۸
سراج الدین

لابد همه فیلم گلادیاتور را دیده اید. مردم جمع می شدند در میدان مبارزه و با خنده و شعف کشته شدن آدمها را می دیدند و هرکس ضربه ای به طرف مقابلش میزد و تکه پاره اش میکرد ، دست و سوت می زدند.

این ایام که رفتار مردم را میبینم که چطور اشتباه (به فرض واقعیت) یک نفر را با شور و شعف برای هم تعریف میکنند یاد گلادیاتور میفتم. وقتی از گناه و فساد دیگری حرف میزنند برق توی چشمشان میدرخشد و هرچه تعداد قربانیان بیشتر میشود اینها هم خوشحالتر میشوند.

"قضیه فلانی را شنیدی؟" یکی از پرتکرار ترین جمله های این روزها شده و انگار جبرئیل بر اینها نازل شده که "بلّغ ما انزل الیک" و همه وظیفه دارند دیگران را از این ماجرا آگاه کنند.

همه ما میدانیم که سیاست اسلام در مسائل خلاف عفت، پرده پوشی و مستوری است. به همین خاطر هم هست که علاوه بر معصیت بودن خود عمل خلاف عفت، اشاعه و بیان کردنش هم معصیت است. قرار نیست اگر کسی از این جنس خطاها مرتکب شد، این قضیه در بوق و کرنا شود که خودش هم باعث قبح شکنی است.

این که از رفتن آبروی دیگری خوشحال میشویم و بی ملاحظه آبرویش را همه جا میبریم و با شور و ولع همه جا منتشرش میکنیم و برایش جوک درست میکنیم و دستمایه شوخی هایمان میکنیم،  اخلاق زشتی است که دامنگیر ماست.

اگر در دعاهایمان به خدا عرض میکنیم که" لاتفضحنی علی رووس الاشهاد"، چرا خودمان به این مضمون عمل نمیکنیم؟

کاش دستگاه قضایی ما کارش را درست و عادلانه و به موقع انجام میداد و کاش ما هم پرده پوشی و اخلاق کریمانه را یاد میگرفتیم.

۸ نظر ۱۳ آبان ۹۵ ، ۰۰:۰۳
شرف‌الدین

با چه کسی ازدواج کنیم؟

 

سلام پسر عزیزم

 

همه آدم ها در رابطه با ازدواج با یک سوال مهم روبرو هستند که گاهی اوقات تا آخر عمرشان هم نمی توانند جواب مناسبی برای آن پیدا کنند. با چه کسی ازدواج  کنم؟ این سوال را می شود طورهای دیگری هم پرسید. از میان همه آدم هایی که می توانند همسر من شوند چه کسی گزینه مناسبی است؟ همسر مناسب چه ویژگی هایی دارد؟ تا این سوال پرسیده می شود عموم مردم می گویند همسر خوب باید زیبا باشد، جذاب باشد، شیرین زبان باشد و … . اگر تو را من و مادرت تربیت کرده باشیم، لزومی نمی بینم برایت توضیح دهم که اینها بیشتر ویژگی های یک همخواب خوب است و نه همسر خوب. 

 

هستند کسانی که فکر می کنند همسرشان باید تحصیل کرده باشد، موقعیت اجتماعی خوبی داشته باشد، از خانواده مهمی باشد، فعالیت های اجتماعی مهمی انجام داده باشد و … . اینها بیشتر دنبال همکار خوب هستند تا همسر خوب و فکر می کنند ازدواج نردبانی است برای رشد اجتماعی و مالی و… . نگاه این آدم ها به ازدواج و همسر کاملا ابزاری است. هستند آدم هایی که عاقل هستند و می گویند کسی که با اخلاق باشد، مومن باشد، راستگو باشد و …. . البته اینها ویژگی های خوبی است اما پسر عزیزم اینها ویژگی های انسان خوب است و نه همسر خوب تو. ممکن است یک نفر همه اینها را داشته باشد اما همسر مناسبی برای تو نباشد.

 

پسر عزیزم از نظر من مهمترین ویژگی همسر خوب این است که وقتی با او هستی بتوانی خودت باشی. لازم نباشد خودت را سانسور کنی، چیزهایی را بگویی که اعتقاد نداری، تظاهر کنی، از علایقت صرف نظر کنی و آرام آرام  نقاب انسان دیگری را به چهره بزنی. همسر خوب کسی است که وقتی با او هستی میتوانی همان احساسی که داری را به زبان آوری و اعتقادات را (هر چه قدر هم که خطرناک و ساختار شکنانه باشند) به او بگویی. میتوانی با خیال راحت آرزوهایت را بگویی و مطمئن باشی که او می فهمد. حتی افکار خبیثانه ات و یا عادت های خنداده دارت را هم بتوانی با او در میان بگذاری. 

 

 

آرامش واقعی در همین است که افکار و احساسات و رفتار تو با هم در تضاد نباشد و وقتی اینطور باشد تو آن سکینه ای که خدا وعده داده است را در ازدواج حس خواهی کرد. این اوج صداقتی است که تو می توانی تجربه کنی. پسر عزیزم باور کن شاید بتوانی هرچیزی را در این دنیا فراموش کنی اما خودت را نمی توانی. خودت هر شب قبل از خواب به سراغ تو می آید و از تو می پرسد پس کی نوبت من می شود؟ کی می خواهی خودت باشی و آن طور زندگی کنی که فکر می کنی درست است؟ باور کن هیچ شکنجه ای از این دردناک تر نیست. ازدواج باید تو را به خودت نزدیکتر کند نه دورتر. مهمترین ویژگی از نظر خودم را به تو گفتم. ویژگی های دیگری هم هست که در نامه های بعدی به تو خواهم گفت.

۱۰ نظر ۰۹ آبان ۹۵ ، ۰۲:۲۷
سراج الدین

 

اونهایی که دوستهای خوب دارند، میدونند که خیلی وقتها یک دوست خوب از برادر به آدم نزدیکتره. خیلی حرفهایی که به برادرت هم نمیتونی بزنی، خیلی راحت میتونی با دوست صمیمی ات درمیون بگذاری.

اما دوستی عالم عجیبی داره.  گاهی برای یک موقعیت  خاص یا حتی خیلی سخت، یک دوست دور که شاید سالی یکبار هم همدیگه رو نمی بینیم، از تمام رفقای گرمابه و گلستان بیشتر به کار آدم میاد. حرفهایی رو بهشون میگی که هیچوقت نمیتونی به رفیق چندین ساله ات بگی.

نمیدونم همه اینجوری هستند یا نه، ولی من به صورت دوره ای (مثلا هر سه هفته یک بار) به طرز عجیبی میریزم به هم. انگار غم عالم روی سرم هوار میشه. عجیب دلم میگیره. در حدی که بغض گلوم رو فشار میده. شدیدا احساس تنهایی میکنم و دنیا با همه بزرگیش برام تنگ و تار میشه. توی این مواقع هیچ چیز مثل گپ زدن با یک دوست نمیتونه آرومم میکنه. هر دوستی هم این کارکرد رو نداره. بستگی به موقعیتش داره. گاهی دوست چندین ساله، و گاهی یک دوست مجازی که حتی یکبار هم ندیدمش. انگار هر دوستی رو بهر کاری ساختند!

 

قدر دوستانمون رو بدونیم و خدا رو بابت این نعمت شاکر باشیم لطفا!

۵ نظر ۰۲ آبان ۹۵ ، ۱۰:۳۶
شرف‌الدین